?utm_medium=PPC&utm_source=Torob
بازی PS1 The City of Lost Children
بازی The City of Lost Children یکی از آثار خاص و متفاوت کنسول پلیاستیشن 1 است که حالوهوای هنری و سورئالی دارد. این بازی بر اساس فیلمی فرانسوی با همین نام ساخته شده و فضای آن ترکیبی از تاریکی، خیالپردازی و علم تخیلی است.
در این بازی شما در نقش دختری یتیم به نام میوا (Miette) بازی میکنید که در شهری وهمآلود و صنعتی، به دنبال حقیقتی تاریک درباره کودکانی گمشده میگردد. گیمپلی بازی بر پایه کاوش، گفتوگو با شخصیتها، و حل معماهای محیطی بنا شده و خبری از اکشن یا مبارزه نیست. همین موضوع باعث میشود بازی بیشتر حس یک تجربهی سینمایی و درونگرایانه داشته باشد تا یک بازی اکشن معمولی.
فضای سنگین، نورپردازی تاریک، موسیقی وهمآلود، و طراحی عجیبوغریب محیطها و شخصیتها باعث میشود بازی حس یک کابوس زنده را منتقل کند. اگرچه گیمپلی کمی کند و چالشبرانگیز است، اما برای طرفداران بازیهای ماجرایی خاص و هنری، تجربهای منحصربهفرد و متفاوت خواهد بود.
این بازی بیشتر برای کسانی توصیه میشود که به بازیهای روایتمحور با فضای فلسفی و تاریک علاقهمندند.
بازی The City of Lost Children یکی از عناوین خاص و ماجرایی پلیاستیشن 1 است که بر اساس فیلمی با همین نام ساخته شده. در ادامه معرفی کامل این بازی را میبینی:
The City of Lost Children یک بازی ماجرایی سومشخص است که در سال 1997 برای PlayStation 1 و PC منتشر شد. این بازی بر اساس فیلمی فرانسوی به کارگردانی ژان-پیر ژونه و مارک کارو ساخته شده و با فضایی تاریک، مرموز و فانتزی-علمیتخیلی، داستانی متفاوت و عمیق را روایت میکند.
در شهری صنعتی و وهمآلود، دانشمندی دیوانه به نام کرانک (Krank) قدرت خواب دیدن ندارد و برای بقا، خوابهای کودکان را میدزدد. شما در نقش دختری یتیم به نام میوا (Miette) بازی میکنید که وارد ماجراهایی عجیب میشود تا از این راز پرده بردارد و به کودکان کمک کند.
تمرکز بر حل معماها و اکتشاف محیط
طراحی بصری برگرفته از فیلم، با فضایی تاریک و سورئال
گیمپلی کند و تأملبرانگیز، بدون مبارزه مستقیم
موسیقی مرموز و صحنههای سینمایی خاص
بازی PS1 The City of Lost Children
مشخصه | توضیحات |
---|---|
نام بازی | The City of Lost Children |
پلتفرم | PlayStation 1 / PC |
سال انتشار | 1997 |
سازنده | Amazing Studio |
ناشر | Psygnosis |
ژانر | ماجرایی (Adventure) |
حالت بازی | تکنفره |
شخصیت اصلی | Miette (میوا) |
نوع گیمپلی | حل معما، اکتشاف، گفتوگو با شخصیتها |
مبارزه | ندارد (بدون سیستم جنگ یا سلاح) |
زبان | انگلیسی (فاقد زبان فارسی رسمی) |
مناسب برای | علاقهمندان به بازیهای داستانی و هنری با فضای تاریک و فلسفی |
رده سنی | T (نوجوانان و بالاتر - به دلیل فضای تاریک و مفاهیم سنگین) |
بر اساس | فیلم The City of Lost Children (محصول سال 1995 فرانسه) |
ویژگی خاص | طراحی بصری منحصربهفرد، فضای سورئال، داستان مرموز و معماهای ذهنی |
بازی PS1 The City of Lost Children
شهر در مه خفهکنندهای فرو رفته بود؛ سایههای دودکشها آسمان را پوشانده بودند و تنها صدایی که شنیده میشد، جیغ گاهبهگاه پرندهای زخمی بود که در دود گم شده بود. در میانه این تیرگی، دختری با موهای کوتاه و چشمانی پر از سوال، از پنجره یتیمخانهای آهنی به بیرون خیره بود. میوا (Miette)، یتیمی که از همان کودکی طعم تنهایی و خشونت را چشیده بود، در دل خود آتشی داشت که خاموش نمیشد؛ آتشی برای فهمیدن حقیقتی که همه از او پنهان کرده بودند.
هر شب یکی از بچهها ناپدید میشد. سکوت معلمها و نگاههای ترسیده بچهها، شبیه بازیهای شیطانی بود که هیچکس جرأت بیانش را نداشت. اما میوا متفاوت بود. او نمیخواست فقط تماشا کند. آن شب، زمانی که معلمها در خواب بودند، کفشهایش را پوشید، از دیوارهای سنگی بالا رفت و از پنجرهای نیمهشکسته به بیرون پرید. فرارش آغاز شد، به دل شهری که هیچ قانون و رحمتی در آن نبود.
خیابانها پر از دود، مغازهها بسته و آدمهایی سردرگریبان بودند. هر گوشه این شهر مثل یک کابوس زنده مینمود؛ مغازهدارانی عبوس، نگهبانانی با چشمهای بیاحساس، و سایههایی که دائم در حال حرکت بودند. میوا باید از میان آنها عبور میکرد، اما نه فقط با پاهایش، بلکه با زیرکیاش.
در یک کوچه باریک، با پیرمردی مواجه شد که گاریاش پر از تکهتکه زباله و آهنپاره بود. وقتی فهمید میوا به دنبال کودکان گمشده است، نگاهی سنگین به او انداخت و آهی کشید. «برو به بندر... اونجا چیزایی هست که حتی بزرگترها هم از دیدنش دیوونه میشن.»
بندر، مثل باقی شهر، مرده بود. صدای زنجیر کشتیها، برخورد امواج به دیوارههای زنگزده و صدای مهآلود بوق کشتیهای رهاشده، حس تعلیق را بیشتر میکرد. میوا مخفیانه از میان صندوقها گذشت، نگهبانان را دور زد و وارد انباری شد که گفته میشد کودکان را پیش از ناپدیدی به آنجا میبرند.
در دل انبار، جعبههایی یافت که بوی خوابهای دزدیدهشده را میداد. در یکی از اتاقها، یادداشتی پیدا کرد با خطوطی عجیب: «برای زندگی بدون کابوس، خواب دیگران را بدزد...»
او فهمید که این، کار انسانی معمولی نیست. چیزی شیطانی در پشت ماجرا نهفته بود.
در دل تاریکی، ساختمانی متروکه اما زنده از درون انتظارش را میکشید؛ آزمایشگاهی مخفی که شبیه ذهنی پریشان طراحی شده بود. راهروهای خمیده، صداهای نامفهوم و اتاقهایی پر از دستگاههایی که با صدای مکانیکی تنفس میکردند.
در یکی از اتاقها، پسرکی را یافت که زیر یک دستگاه خواب مصنوعی بیهوش بود. از زبان او، وقتی به هوش آمد، شنید که کسی به نام کرانک (Krank)، برای بقا، خواب کودکان را میدزدد چون خود قادر به دیدن خواب نیست.
در همین لحظه بود که مأموران مرموزی وارد شدند. میوا با سرعت خود را در سایهها پنهان کرد، از راههای مخفی عبور کرد و به جایی رسید که کسی انتظارش را نداشت...
در یکی از باراندازهای دورافتاده، مردی بلندبالا و عضلانی با چهرهای سادهدل، در حال جستوجو بود. نامش وان (One) بود، و دلنگران برادر کوچکش. وقتی میوا را دید، نه ترسید، نه تهدید کرد؛ تنها دستش را دراز کرد و گفت: «میخوای کمک کنم؟»
دو نفری به دل خطر رفتند. وان با قدرتش راههایی را باز میکرد که میوا نمیتوانست. میوا با ذهنش معماهایی را حل میکرد که وان از درکش عاجز بود. ترکیبی از معصومیت و نیروی خالص، آن دو را به دروازهگاه اصلی قلعه کرانک رساند.
قلعهای صنعتی، پر از لولههای بخار، صداهای بلند فلزی، و سکوتی تهدیدآمیز. کرانک در بلندترین طبقه نشسته بود، دورش پر از کودکان بیهوش، و دستگاهی عظیم که مانند هیولایی فلزی نفس میکشید. او تنها بود... اما پر از نفرت.
میوا و وان به آرامی به طبقه بالا رفتند، راهروهای پرپیچوخم را پیمودند، کدها و پازلهای امنیتی را پشت سر گذاشتند. زمانی که به دستگاه اصلی رسیدند، میوا سیمهای مرکزی را کشید. فریاد دردناک کرانک فضا را پر کرد. نور سرخ قطع شد، دستگاه خاموش شد، و کودکانی که خوابشان دزدیده شده بود، یکییکی بیدار شدند.
با طلوع صبحی که سالها ندیده بودند، شهر آرام شد. بخارها فروکش کردند، صدای پرندگان – واقعی اینبار – در آسمان پیچید. کودکان به آغوش خیابانها برگشتند، و میوا، با چهرهای خاکی اما چشمانی بیدار، به آسمان خیره شد. وان کنارش ایستاده بود. هر دو میدانستند که این، پایان خواب نبود؛ بلکه آغاز بیداری بود.
بستن
*به
این نظر امتیاز دهید
*نام و نام
خانوادگی * پست
الکترونیک * متن پیام
|
فروش انواع لوازم کنسول بازی. گیم. لوازم التحریر. لوازم الکترونیکی .قطعات کامپیوتر و لپتاپ. اسباب بازی و .....به صورت عمده و خرده.
ارسال به شهر تبریز به صورت رایگان بوده و خریداران عزیز میتوانند بعد از تحویل کالا در درب منزل هزینه کالا را پرداخت کنند
ارسال به شهر های دیگر به چند روش باربری و پست سفارشی و پست معمولی امکان پذیر است
کمترین سفارش 30000 تومان بوده و سفارش بالای 1،500،000 هزار تومان به صورت رایگان به تمامی شهرها ارسال میشود