?utm_medium=PPC&utm_source=Torob
SHREK Treasure Hunt
در سال 2001، انیمیشن Shrek از استودیوی DreamWorks با موفقیتی طوفانی دنیای سینما را تسخیر کرد. این انیمیشن نهتنها استانداردهای فیلمهای کودکانه را تغییر داد، بلکه با طنز دو لایه و شخصیتهای بینظیرش، مخاطبین بزرگسال را نیز شیفته خود کرد.
پس از موفقیت فیلم، موجی از علاقه برای ساخت محصولات جانبی آغاز شد: اسباببازی، کتاب، و البته بازیهای ویدیویی.
در همان سال، شرکت TDK Mediactive، یکی از ناشران فعال در زمینه بازیهای لایسنسشده، امتیاز تولید بازیهای Shrek را برای چند پلتفرم بهدست آورد. در میان برنامههای آنها، بازیای برای پلیاستیشن 1 نیز در نظر گرفته شد. اما PS1 در آن زمان دیگر به سالهای پایانی عمر خود نزدیک شده بود و بیشتر مخاطبین آن، کودکان و خانوادهها بودند.
برای همین، تصمیم گرفته شد که برخلاف نسخههای اکشنتر روی Xbox و PC، نسخه PS1 یک بازی ساده، شاد و کودکانه باشد. با این نگاه، پروژهای با عنوان Shrek: Treasure Hunt شکل گرفت.
برای ساخت این نسخه، توسعهی آن به استودیوی بریتانیایی The Code Monkeys سپرده شد؛ تیمی که تجربهی بالایی در ساخت بازیهای سبک آموزشی و کودکانه برای کنسولهای قدیمی داشت. آنها موظف شدند بازیای بسازند که:
بدون خشونت یا چالشهای دشوار باشد،
دارای محیطهای شاد و کارتونی باشد،
برای کودکان ۵ تا ۱۰ ساله قابل فهم باشد،
و شخصیت شرک را بهشکلی دلنشین معرفی کند.
تیم طراحی با استفاده از گرافیک ساده و سبک انیمیشنمحور، بازی را در قالب چهار منطقهی اصلی با مینیگیمهایی ساده طراحی کرد.
برای ساختار روایی، ایدهای ساده ولی بامزه انتخاب شد:
شرک میخواهد برای فیونا یک پیکنیک عاشقانه برگزار کند، اما برای این کار باید وسایل لازم را از چهار منطقه مختلف جمعآوری کند.
این خط داستانی همزمان حس ماجراجویی، دقت و طنز کودکانه را به بازی میداد. هر مرحله بهگونهای طراحی شد تا دارای یک یا چند معمای کوچک، آیتمهای پنهان، و محیطی خاص باشد (مرداب، باغ، قلعه، ساحل).
در سپتامبر 2002، بازی Shrek: Treasure Hunt برای PS1 بهصورت رسمی در آمریکای شمالی منتشر شد. درحالیکه بازی از نظر فنی یا نوآوری خیرهکننده نبود، اما:
برای کودکان بسیار مناسب بود،
محیطی امن و بدون خشونت داشت،
و با فضای شاد و موسیقی کودکانهاش به محبوبیت نسبی در بین خانوادهها رسید.
منتقدان حرفهای آن را به عنوان یک بازی ساده و بدون عمق برای بزرگترها در نظر گرفتند، اما برای هدف خود – یعنی کودکان نوآموز – موفق عمل کرد.
Shrek: Treasure Hunt شاید یکی از بازیهای فراموششده در میان عناوین شلوغ دوران PS1 باشد، اما جایگاه خود را در دل آن دسته از کودکانی که با آن بازی کردند، حفظ کرده است.
این بازی نمایندهای از دورانی است که تولیدکنندگان تلاش میکردند برای هر گروه سنی تجربهای خاص طراحی کنند – تجربهای بیخطر، مهربان، و سرشار از طنز سبز رنگِ یک غول دوستداشتنی
SHREK Treasure Hunt
مورد | توضیحات |
---|---|
🆔 نام کامل بازی | Shrek: Treasure Hunt |
🕹️ پلتفرم اصلی | PlayStation 1 (PS1) |
🧠 ژانر | ماجرایی (Adventure) / پازل / کودکانه |
🧒 مناسب برای | کودکان ۵ سال به بالا / طرفداران انیمیشن Shrek |
🏢 توسعهدهنده (Developer) | The Code Monkeys |
🏢 ناشر (Publisher) | TDK Mediactive |
📆 تاریخ انتشار | سپتامبر 2002 (آمریکای شمالی) |
🧱 موتور گرافیکی | گرافیک دوبعدی و سهبعدی ساده (RenderWare) |
🎨 گرافیک | کارتونی، رنگارنگ، سبک انیمیشنمحور |
🔊 صداگذاری | صداهای طنز و کودکانه، بدون صداپیشگی رسمی بازیگران فیلم |
🧩 گیمپلی | جستوجوی آیتمها، حل معماهای ساده، مینیگیمهای مرحلهای |
🕰️ مدت زمان بازی | حدود 1.5 تا 2 ساعت (برای تکمیل تمام مراحل) |
👾 تعداد مراحل | 4 مرحله اصلی + خانه شرک (نقشه مرکزی) |
🧭 ساختار مراحل | انتخاب آزاد مراحل از خانه شرک (Hub world) |
👤 تعداد بازیکن | تکنفره (Single Player) |
🔄 ذخیرهسازی | با استفاده از Memory Card پلیاستیشن |
🌍 زبان | انگلیسی (متن و منوها) |
📀 فرمت دیسک | CD-ROM |
💾 نیاز به حافظه | حدود 1 بلاک از Memory Card برای ذخیره پیشرفت بازی |
آموزنده و ایمن برای کودکان: بدون خشونت، بدون صحنهی تیره یا ترسناک، مناسب برای آموزش دقت، توجه و منطق اولیه.
براساس شخصیتهای محبوب انیمیشن Shrek با وفاداری ظاهری به طراحی کاراکترها.
مناسب برای مخاطب تازهوارد به دنیای بازیها، بهویژه کودکان زیر ۱۰ سال.
طراحی مراحل غیرخطی: بازیکن میتواند هر مرحله را به دلخواه انتخاب و طی کند.
طنز کودکانه: دیالوگها و رفتارهای کاراکترها حس شوخطبعی انیمیشن را بازتاب میدهند، هرچند بدون حضور رسمی صداپیشهها.
بازی شرک SHREK Treasure Hunt
خورشید کمکم از دل مه غلیظ مرداب بالا میآمد. قطرات شبنم از برگهای پهن نیلوفر روی آب میچکیدند و قورباغهها با آوازهای گاهوبیگاهشان، صبحی آرام را در خانهی غول سبز رقم میزدند. شرک، غولی که بیشتر وقتها از شلوغی و مزاحمت بیزار بود، آن روز با لبخندی عجیب از خواب برخاست.
چشمانش را مالید و به صدای پرندگان گوش داد. روزی خاص در پیش بود. او تصمیم گرفته بود تا برای فیونا، همسر مهربان و شجاعش، یک پیکنیک شگفتانگیز در دل طبیعت برگزار کند.
اما مگر یک پیکنیک بدون لوازمش کامل است؟ نه، هرگز! پس شرک فهمید که باید به سفری برای جمعآوری آیتمهای ضروری برود: سفره، غذا، نوشیدنی، ظروف، دسر، کتاب، و همهچیزهایی که بتواند این روز را برای فیونا بهیادماندنی کند.
شرک به کلبهاش برگشت، درِ چوبی را هل داد و وارد شد. روی دیوار، در میان طنابها و ابزارهای عجیب و غریب، تکهکاغذی آویزان بود. آن را باز کرد و با دستخط کودکانهی الاغ، دوست پرحرفش، روبهرو شد:
"شرک! این نقشه رو پیدا کردم. میتونه کمک کنه وسایل پیکنیک رو راحتتر پیدا کنی! فقط حواست باشه... بعضی از جاها یهذره خطرناکان... یا شاید فقط بو میدن، مث خودت!"
شرک لبخند زد. نقشه چهار منطقه را نشان میداد:
مرداب پنهان (The Hidden Swamp)
باغ سحرآمیز (Magic Garden)
قلعهی مهآلود (Misty Castle)
ساحل شنی (Shiny Shore)
در هر منطقه، آیتمهایی پنهان شده بود که باید پیدایشان میکرد. ماجراجویی آغاز شد.
نخستین مقصد، جایی درست کنار خانهاش بود؛ اما با اینکه به نظر ساده میرسید، مرداب خودش پر از راز و پازلهای پنهانی بود. شرک از میان لجنزارها گذشت، بر روی تنهی شکسته درختان پرید، و با قورباغههای موزی روبهرو شد که برخی از آنها اشیای کوچک را در شکم خود پنهان کرده بودند.
او با مهارتی عجیب، به بازیهای ساده دست زد: باید در زمان معین قورباغههای درست را میگرفت، کدوهای غولپیکر را جابهجا میکرد و راهی برای باز کردن درهای گیاهی پیدا میکرد. پاداش این منطقه، سبد پیکنیک بود که درون یکی از کندههای پوسیده در انتهای مسیر پنهان شده بود.
شرک وارد باغی شد که گلها با او حرف میزدند! برخی دوستانه، برخی طعنهزن. در این مکان، آیتمهای دیگری پنهان شده بودند: ظروف غذا، دسر شیرین و یک کتری برای نوشیدنی داغ.
شرک باید معماهایی از گلهای سحرآمیز را حل میکرد. گلی میگفت: «من آیتم را دارم، اما تا بقیه شعرم را نگویی، بهت نمیدم!» در حالی که گل دیگر مسیر را مسدود میکرد مگر اینکه با کود خاصی سیراب میشد. شرک با آزمون و خطا، و کمک گرفتن از علامتهایی روی درختها، موفق شد آیتمها را بیابد.
در پایان، گلها به احترام هوش شرک خم شدند، و دروازهای به منطقه بعدی گشوده شد.
ساختمان سنگی قلعه میان مه سفید پوشیده شده بود. شرک نفس عمیقی کشید و وارد شد. سکوت مطلق. صدای پایش روی سنگها میپیچید. داخل قلعه، تلهها، پازلهای مکانیکی و دشمنان کوچک اما سریع انتظارش را میکشیدند.
در این مرحله، شرک باید کتاب داستان مورد علاقهی فیونا را پیدا میکرد که درون یکی از اتاقهای قفلشده قلعه پنهان شده بود. با جمعآوری کلیدها و چرخاندن چرخدندهها، درها را یکییکی باز کرد.
در یکی از اتاقها، عروسک قدیمی اژدها روی زمین افتاده بود. شرک آن را برداشت، تمیز کرد و در کیف پیکنیک گذاشت. با خودش فکر کرد: «فیونا از این خوشش میاد...»
ساحل روشن و آرام بود. صدای موجها، آواز مرغهای دریایی و شنهای گرم زیر پای شرک، حالوهوایی متفاوت داشت. اینجا دیگر خبری از دشمن یا معماهای سخت نبود. تنها کاری که داشت، جمعآوری خوراکیها و نوشیدنیهای خنک از میان صدفها، صندوقچههای نیمهمدفون و گوشماهیهای سخنگو بود.
شرک با خندهای دلنشین، آخرین آیتم را برداشت: یک تکه پنیر بزرگ و یک فنجان نوشیدنی خنک. حالا تمام وسایل کامل بود.
شرک به خانه بازگشت. کولهاش پر از آیتمهایی بود که با زحمت و ذوق جمعآوری کرده بود. فیونا، در حال خواندن کتابی کنار مرداب نشسته بود. وقتی شرک سفره را پهن کرد، خوراکیها را چید، و کتاب مخصوص را تقدیم کرد، فیونا از خوشحالی در آغوشش پرید.
الاغ، بدون دعوت، از گوشهای پیدایش شد و با همان پرحرفی همیشگی همهچیز را بهم ریخت! اما شرک، برخلاف همیشه، تنها لبخند زد. روزی عالی بود. نه برای دنیا، نه برای افسانهها... فقط برای عشق، آرامش، و یک دل خوش ساده.
بستن
*به
این نظر امتیاز دهید
*نام و نام
خانوادگی * پست
الکترونیک * متن پیام
|
فروش انواع لوازم کنسول بازی. گیم. لوازم التحریر. لوازم الکترونیکی .قطعات کامپیوتر و لپتاپ. اسباب بازی و .....به صورت عمده و خرده.
ارسال به شهر تبریز به صورت رایگان بوده و خریداران عزیز میتوانند بعد از تحویل کالا در درب منزل هزینه کالا را پرداخت کنند
ارسال به شهر های دیگر به چند روش باربری و پست سفارشی و پست معمولی امکان پذیر است
کمترین سفارش 30000 تومان بوده و سفارش بالای 1،500،000 هزار تومان به صورت رایگان به تمامی شهرها ارسال میشود